2024-03-28T21:27:11Z
https://www.smsjournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=18410
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
نقد فرهنگ ناب آموزش عالی از منظرفرهنگ سازمانی شایستهمحور
فاطمه
اردو
جواد
پورکریمی
محمدرضا
کرامتی
غلامرضا
ذاکرصالحی
هدف از این نگارش نقد کتاب «فرهنگ ناب در آموزش عالی به سوی بهبود مستمر» بر اساس رویکرد اسلامی فرهنگ سازمانی شایستهمحور است. این بررسی از نوع کیفی با روشی تحلیلی- انتقادی و رویکردی تفسیرگرایانه-اسلامی به دو پرسش پاسخ داده است؛ چگونه میتوان فرهنگ سازمانی شایستهمحور را بصورت محتوایی با رویکرد اسلامی مورد نقد و بررسی قرار داد؟ و نقد فرهنگ سازمانی شایستهمحور با رویکرد اسلامی از منظر روششناسی به چه صورت است؟ روایی مطالعه پیش رو نیز با استنادات اسلامی مورد تأیید قرار گرفته است. نقد این کتاب نشان میدهد چارچوب مورد استفاده مبتنی بر سه لایه ادگار شاین بوده است. چنانچه عمیقترین لایه سازمان دانشگاه یعنی هستۀ «باورها و مفروضات»، با توجه به اصل توحید، بینش و باور توحیدی جای گیرد و در لایۀ دوم جهت رعایت ارزشهای ناب و مفاهیم ارزش و هدررفت که هسته اصلی تفکر ناب را تشکیل میدهند، « انسجام» حفظ گردد و با تمسک به اصول و قوانینی که در راستای اجرا و تحقق اهداف اسلام میباشد، لایۀ مصنوعات شکل گیرد، میتوان به فرهنگ تحقق و ترویج نتایج این پژوهش در راستای فرهنگ بومی-اسلامی دست یافت. ضمن آنجه این بررسی میبایست با رویکردی و در پرتو فرهنگ اسلامی مورد تأکید قرار گیرد. در نتیجه با بهره جویی از این موضوع در پرتو معرفتشناسی اسلامی میتوان به مفاهیم، مدلها، و ابزارهایی برای پیادهسازی تغییرات در مدلهای مدیریت دانشگاهی بر مبنای مدیریت ناب و سایر مفاهیم مدیریت فرایندمحور دست یافت که برای نظریهپردازان و متخصصان حوزه عملی مدیریت نهادهای آموزش عالی ایران نافع هستند.
فرهنگ ناب
آموزش عالی
فرهنگ سازمانی شایستهمحور
نقد محتوایی
نقد روششناسی
2021
09
23
1
21
https://www.smsjournal.ir/article_131554_a8ec62f526aaebadec1d87c0697d3806.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
طراحی مدل اجرای راهبرد در شرکتهای دانش بنیان
مهدی
حقیقی کفاش
لادن
صیاف
شهرام
خلیلنژاد
وحید
خاشعی
امروزه جایگاه و نقش کسب و کارهای دانش بنیان در توسعه و پیشرفت کشور را میتوان نقشی حیاتی دانست، زیرا این نوع سازمانها علاوه بر ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی بالا، ظرفیتهای نوآوری را دارا هستند هدف این پژوهش ارائه مدلی برای اجرای راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد در شرکتهای دانش بنیان است. روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) با استفاده از نظریه داده بنیاد، و ابزار جمعآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه عمیق و در بخش کمی، پرسشنامه است. جامعه آماری نیز در بخش کیفی از مدیران شرکتهای دانش بنیان و در بخش کمی از کارکنان شرکتهای دانش بنیان مستقر در پارک فناوری پردیس تشکیل شده است و از نمونهگیری هدفمند، با تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. دادههای گردآوری شده حاصل از 15 مصاحبه عمیق، کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شدند و مدل نهایی استخراج گردیده است. در روش کمی از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مجذورات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. براساس تحلیل دادهها، مقوله محوری در مدل این تحقیق: تناسب راهبردی، ترجمه موفق راهبردها، اطمینان از تصمیمگیری صحیح و به موقع، هستند. در پایان به بررسی راهکارهای مختلف جهت اجرای موفق راهبرد شرکت پرداخته و همچنین پیشنهادهایی در مورد تحقیقات آینده ارائه گردیده است.
اجرای راهبرد
شرکت های دانش بنیان
اشتغال
رشد اقتصادی
2021
09
23
23
40
https://www.smsjournal.ir/article_127273_861fede8b2e6d2f292253b549d305967.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
امکانسنجی پیادهسازی همپیمانی راهبردی در بنگاههای کوچک و متوسط صنعتی
محمد
نوروزی
محمد
جوادی
سجاد
گلچین
همپیمانی راهبردی گونهای متداول از تشریک مساعی در ابعاد گوناگون کسبوکاری است که با هدف بیشینهسازی منافع طرفین در پی ارائهی یک ظرفیت جدید حاصل از همافزایی میان کارخانجات و شرکتهای صنایع مختلف میباشد. پژوهش حاضر، با هدف امکانسنجی تحقق این موضوع/ مسئله در میان شرکتهای کاشی میبد شکل گرفته است و در آن برای گردآوری دادهها از مطالعات کتابخانهای، تجربه زیسته، تماس مستقیم و مصاحبه با مسئولین دولتی، مدیران و کارکنان صف و ستاد در صنعت کاشی و همچنین ابزار پرسشنامه استفاده شده و برای تحلیل دادهها، از گروه کانونی و تایید خبرگانی بهره گرفته شده است. در نتیجه مدلی سه بعدی شامل «بررسی عمق راهبردی همپیمانی»، «درجه همپیمانی از منظر ارزش عملیاتی» و «زیرساختهای لازم جهت همپیمانی» طراحی شد و در اختیار فعالان خبره صنعت کاشی میبد قرار گرفت. یافتههای پژوهش در این مرحله، نشان داد که در بعد زیرساختها، اساسیترین ضعف برای ورود به عرصه همپیمانی، توجه به موضوع استراتژی در میان مسئولین بود و در بعد درجه همپیمانی، زمینهسازترین بعد عملیاتی موجود، توافق بر قیمتگذاری محصول در شرکتهای کاشی میبد شناسایی شده است.
هم پیمانی راهبردی
صنعت کاشی میبد
مدیریت راهبردی
صنعت کاشی و سرامیک
2021
09
23
41
61
https://www.smsjournal.ir/article_131358_7999851d292958720c6f79252204e072.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
الگوی هماهنگسازی زنجیره تأمین خدمات
رضا
جلیل
عزت اله
اصغری زاده
عالیه
کاظمی
موضوع هماهنگی موضوع اساسی مدیریتی در زنجیره تامین شناسایی شده است. زنجیره تأمین خدمات با توجه به ویژگیهای متفاوتی که دارد، و با توجه به این که محصولات در زنجیرههای تأمین خدمات از جنس خدمت، پیچیده و بیشتر مبتنی بر اطلاعات هستند مدلهای هماهنگی در آن کاملاً متفاوت با مدلهای هماهنگی در زنجیره تأمین کالاهای فیزیکی میباشند. در این پژوهش هدف اصلی تحقیق تدوین الگوی هماهنگسازی زنجیره تأمین خدمات است. روش پژوهش حاضر داده بنیاد است و جامعه آن اعضای هیئت علمی و مدیران ارشد صنایع هستند، که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. اهداف پژوهش با بکارگیری ابزارهای پژوهش کیفی تعیین و تبیین شدند. همچنین، با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل پارادایمی شکل گرفت که بر اساس آن ساختار مفهومی هماهنگسازی زنجیره تامین خدمات طراحی و ارائه شد. اعتبارسنجی پژوهش بر مبنای روششناسی داده بنیاد از معیارهای تطبیق، قابلیت فهم، قابلیت تعمیم و کنترل استفاده شده است. در نهایت عوامل زمینهای هماهنگی به دو دسته زیرساختها و تواناییها و قابلیتها تقسیم شدند. شرایط مداخلهگر دربرگیرنده عوامل رفتاری و ویژگیهای همکاری میشود. مکانیزمهای هماهنگی در قالب سه مشخصه تسهیم، روابط پایدار و مکانیزمهای فنی و تکنولوژیکی قابل بررسی است. علل هماهنگی در قالب چهار مشخصه عدم اطمینان، نارضایتی مشتری، ریسک و سیستم غیریکپارچه مورد بررسی قرار میگیرند و همافزایی، سودآوری پایدار و بهبود برند به عنوان پیامدهای هماهنگی شناسایی شد.
تسهیم
روابط پایدار
مکانیزمهای فنی و تکنولوژیکی
صنایع خدماتی
نارضایتی مشتری
ریسک و سیستم غیریکپارچه
2021
09
23
63
78
https://www.smsjournal.ir/article_125783_86aa6bc3d97b419f6bd3cc2b2fb003d9.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
شناسایی و طراحی الگوی پیکربندی بازاریابی یکپارچه
نصراله
حسن زاده
محمّدرضا
حمیدی زاده
منیژه
قره چه
بهمن
حاجی پور
مرور تاریخی ادبیات بازاریابی یکپارچه نشان میدهد که اختلافات درباره موضوعات نظری هنوز حل نشده باقی مانده است. به نظر ما، گام اول و مهمترین گام در این مسیر، شناخت الگوهای توصیف شده در تعاریف است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طراحی الگوی بنیادین بازاریابی یکپارچه انجام شد. تحلیل محتوای 46 مورد تعریف بازاریابی یکپارچه و مفاهیم مشابه آن با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفت. جهت بررسی روایی کدگذاریها، از نظرات و پیشنهادات پنج متخصص آشنا با مفاهیم کدگذاری و ارتباطات بازاریابی استفاده گردید. ضریب نسبی روایی محتوا کدهای محوری و گزینشی 0/99 گردید که بیانگر روایی کافی کدها است. شاخص روایی محتوا کدهای محوری و گزینشی نیز به ترتیب برابر با 0/93 و 0/88 گردید. اجماع متخصصان در روایی کدگذاریهای محوری و گزینشی و عدم تغییر کدها در بازنگریهای انجام شده در بازه یک ماهه بیانگر پایداری، بازنمایی، و دقت کدها و در نتیجه پایایی نتایج است. نتایج تحقیق منجر به شناسایی سه الگوی بنیادی بازاریابی یکپارچه شد: تفکر (با ابعاد ثبات راهبردی، فرایند، برنامهریزی بین وظیفهای، و روابط بلندمدت سودآور)، گفتار (با ابعاد تکامل، تک صدایی، تعامل، و بازده سرمایهگذاری)، و رفتار (با ابعاد مزیت راهبردی، نوآوری، ارزش، و اعتماد). سرانجام، از این سه الگوی اساسی برای طراحی الگوی اصلی بازاریابی یکپارچه استفاده گردید. شناسایی و طراحی الگوی بازاریابی یکپارچه میتواند زمینه لازم برای ارائه نظریه بازاریابی یکپارچه را فراهم کند.
بازاریابی یکپارچه
ارتباطات یکپارچه
ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC)
شناسایی الگو
2021
09
23
79
111
https://www.smsjournal.ir/article_137381_c298e1b2172cb9e3ea414eab605dc7dc.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
طراحی الگوی پیادهسازی سرمایه فکری در شرکتهای دانشبنیان
میرعلی
سیدنقوی
وحید
ناصحی فر
حامد
دهقانان
محمد
خسروی
سازمانها به عصر اقتصاد مبتنی بر دانش وارد شدهاند، اقتصادی که در آن دانش و داراییهای نامشهود مهمترین مزیتهای رقابتی سازمانها شناخته شده است. یکی از اجزای داراییهای نامشهود، سرمایه فکری است که تاثیر مهمی بر عملکرد و پیادهسازی اهداف استراتژیک سازمانها دارد. سرمایه فکری عامل اصلی ایجاد ارزش در شرکتها است و شرکتها درحال حرکت به سمت خلق ارزش از طریق سرمایه فکری موجود در سازمان میباشند که شامل دانش افراد، خلاقیت، شهرت سازمان، ظرفیتهای سازمانی، روابط با مشتریان، عرضهکنندگان، فناوریاطلاعات است. از اینرو، پیادهسازی سرمایه فکری در شرکتهای دانشبنیان از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا هدف اصلی این مطالعه، ارائه الگوی پیادهسازی سرمایه فکری در شرکتهای دانشبنیان است. در این راستا، بعد از بررسی مبانی نظری و مصاحبههای گسترده با خبرگان، مولفههاوشاخصهای پیادهسازی سرمایه فکری در شرکتهای دانشبنیان شناسایی گردید. سپس از طریق روش تحلیل ساختاری تفسیری، مدل کلی پژوهش ارائه شده و با رویکرد AHP فازی، سنجههای هرکدام از شاخصهای پیادهسازی مدل، وزندهی و اولویتبندی شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که عوامل زیرساختی و داشتن اهداف و برنامههای بلندمدت نقطه آغازین پیادهسازی سرمایه فکری در شرکتهای دانشبنیان میباشد که با شکلدادن فرآیندهای صحیح از نوآوری و رویکردهای نوین در این شرکتها حمایتهای جدی شده و در گام آخر به ارتقای رابطه با ذینفعان مختلف پرداخته شود.
ارزیابی سرمایه فکری
شرکتهای دانشبنیان
اولویتبندی شاخصها
2021
09
23
113
136
https://www.smsjournal.ir/article_131251_ca59b35ff7cb8e285aec3b4af60620ef.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
ارتقای اعتماد به مواد غذایی ارگانیک با الگوسازی بستهبندی
یاسر
سبحانی فرد
محمد
علیان نژادی
هدف این پژوهش شناسایی و رتبهبندی و مدلسازی راهبردهای طراحی بستهبندی موثر بر اعتماد مواد غذایی ارگانیک است. این پژوهش در پنج مرحله صورت پذیرفته است. پس از جستجو در مبانی نظری پژوهش در مورد مفاهیم مورد نظر پژوهش برای کشف راهبردهای مناسب طراحی با استفاده از رویکرد کفایت نظری هفده راهبرد مورد شناسایی قرار گرفته و پس از انجام تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی اکتشافی با استفاده از دادههای حاصل از 505 پرسشنامه دریافتی از مصرفکنندگان غذاهای ارگانیک، این راهبردها مورد رتبهبندی به کمک روش فریدمن قرار گرفتند. نتایج این تحقیق 17 راهبرد را مورد اکتشاف قرار داد که این راهبردها در چهار دسته کلی ظاهر مناسب، مواد اولیه مناسب، اطلاعات مورد نیاز و ضمانتنامههای کیفی دستهبندی شدند. نتایج این پژوهش میتواند موجب بهبود وضعیت اعتماد به مواد غذایی ارگانیک شود. از نظر ارزش و کمک پژوهش تاکنون هیچ پژوهشی در مورد اینکه چگونه میتوان اعتماد به مواد غذایی ارگانیک را از طریق بستهبندی آنها بهبود داد صورت نگرفته است و پژوهش حاضر برای اولین بار به دنبال شناسایی عواملی از طراحی بستهبندی است که میتواند موجب بهبود اعتماد مصرفکنندگان نسب به مواد غذایی ارگانیک شود.
راهبرد
مواد غذایی ارگانیک
اعتماد
طراحی بستهبندی
2021
09
23
137
153
https://www.smsjournal.ir/article_137666_4e82695a51a4eec2569390cdd842115f.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
الگوی بدبینی سازمانی در دانشگاهها
جواد
شکرریز
علی
نصر اصفهانی
علی
صفری
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی بدبینی سازمانی مبتنی بر رویکرد داده بنیاد در دانشگاههای شهرستان کاشان انجامگرفته است. روش تحقیق آمیخته از نوع طرح متوالی اکتشافی است. در بخش کیفی از روش داده بنیاد جهت طراحی الگوی بدبینی سازمانی استفاده شد. دادههای بخش کیفی پژوهش از مصاحبه با 16 نفر از اساتید و کارشناسان دانشگاههای کاشان بهدستآمده است. تعداد نمونهها در بخش کیفی با روش گلوله برفی و مبنای اتمام مصاحبهها، قاعده اشباع نظری بوده است. جامعه آماری شامل 442 نفر هست. نمونه آماری در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران در جامعه محدود محاسبهشده که بر این اساس تعداد نمونه 206 نفرمیباشد. نمونهگیری طبقهای تصادفی در 3 طبقه (دولتی و آزاد و پیام نور) انجامگرفته است. پژوهش مبتنی بر مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین میباشد که شش دسته از عوامل شامل شرایط علی- پدیده مرکزی- راهبردها- پیامدها و عوامل مداخلهگر و زمینهای در ایجاد مدل نقش ایفا میکنند. بخش کمی شامل آزمون مدل کیفی میباشد. پس از بررسی روایی محتوای شاخصها سنجش متغیرها و تأیید آنها اقدام به تهیه پرسشنامه محقق ساخته بر اساس آن شده است. نتایج حاکی از مناسب بودن آنها دارد یعنی شرایط علی بر پدیده مرکزی مؤثر است. پدیدهی مرکزی بر راهبردها و عوامل مداخلهگر نیز بر راهبردها مؤثر است. عوامل زمینهای بر راهبردها مؤثر است و راهبردها بر پیامدهای بدبینی سازمانی مؤثر است.
بدبینی
بدبینی عمومی
بدبینی سازمانی
2021
09
23
155
187
https://www.smsjournal.ir/article_120751_6b68d944eaa02e2a01bc0694ffbcaca4.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
نقشهبرداری نظاممند از مطالعات شبکههای کسبوکار
علی
پریشانی
بهمن
حاجی پور
سید محمود
حسینی
غلامحسین
خورشیدی
شناسایی روندهای موجود و گرایشهای کلی صاحبنظران در هر حوزهای را باید یکی از نیازهای اساسی در دانش دانست. از طریق بررسی روندها میتوان به نگاه جامعی در مطالعات گذشته دست یافت و مطالعات پیش رو را هدفمندتر کرد. شبکههای کسبوکار از جمله حوزههای مطالعاتی است که تلاش میکند تا گونهای پیچیده از مبادلههای تکرارشونده را مورد تجزیهوتحلیل قرار دهد. این مطالعه با طبقهبندی موضوعی پژوهشهای صورت گرفته در حوزه شبکههای کسبوکار از روش نقشهبرداری نظاممند و تحلیل همواژگانی بهره گرفته است. جستوجوی این مطالعه بر اساس پایگاههای اسکوپوس و وب آف ساینس در بهمن 1399 بوده است. بر اساس روش نقشهبردازی نظاممند، در خلال سالهای 1990 تا 2021 تعداد 431 مقاله برای تحلیل چکیده و واژگان کلیدی و 56 مقاله برای تحلیل کل متن انتخاب شده است. تحلیل هم واژگانی از طریق نرمافزار Vosviewer سه گروه اصلی از مطالعات را خوشهبندی کرد: رویکرد ساختاری، رویکرد فرهنگی و رویکرد رابطهای. این سه رویکرد اصلی به تحلیلهای شبکه کسبوکار شامل 11 دسته فرعی میشوند. بیشتر مطالعات بر رویکرد ساختاری متمرکز بودهاند. روندهای جدید نشان از تغییر رویکرد تحلیلهای شبکه کسبوکار به سمت رویکرد رابطهای است که از سال 2017 به رویکرد مسلط در تحلیل شبکههای کسبوکار تبدیل شده است.
شبکه
شبکههای کسبوکار
تحلیل همواژگانی
نقشهبرداری نظاممند
2021
09
23
189
207
https://www.smsjournal.ir/article_130865_1fb03450aa881560ca5784ad3bfae9e7.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
مدل راهبردی شبکهسازی فرآیند تولید، ذخیرهسازی و بهینه توزیع
مهدی
مرادی
علیرضا
ایرج پور
مرتضی
موسی خانی
محمود
شیخ حسنی
راهبرد شبکهسازی از جمله این راهکارها، برای گذر از چالشها است. مسئله مهم در این پژوهش راهبری امور درون شبکه است. مطابق یافتههای پژوهش این مهم توسط نمایندگان سازمان با استفاده از تئوری نمایندگیها انجام میشود. با استفاده از روش بنیادین-کاربردی؛ مدل این پژوهش در نظر دارد با استفاده از مفاهیم زنجیره تأمین و نظریه نمایندگیها بهطور همزمان، الگوی بهرهگیری از ظرفیتهای خارج از مرز سازمان و شبکه نمایندگان صنعتی را برای نیازمندی قطعات در محصول نهایی را ارائه نماید. هدف این رویکرد افزایش مطلوبیت طرفین در رابطه میان نماینده مالک و مشتری است. مدل طراحی شده از انواع مدلهای تصمیمگیری چندهدفه و برای حل آن از روش تصمیمگیری چندهدفه فازی استفاده شده است. مطابق نتایج بهدست آمده متوسط مطلوبیت در وضعیت فعلی مناسب نیست با انجام تخصیص بهینه منابع توسط این مدل میتوان مطلوبیت به حد مناسب رساند.
زنجیره تامین
صنایع دفاعی
تئوری نمایندگیها
تصمیمگیری چند هدفه
شبکهسازی
2021
09
23
209
227
https://www.smsjournal.ir/article_109889_9491a894600bd0e04a6f36b9b6ac4c1c.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
تأثیر عوامل شخصی و سازمانی بر نگرش نسبت به نوآوری مشترک به منظور توسعه خدمات جدید در صنعت بانکداری
باقر
عسگرنژاد نوری
قاسم
زارعی
علیرضا
حمیدزاده اربابی
الله یار
بیگی فیروزی
امروزه بانکها و موسسات مالی صنعت بانکداری یکی از صنایع مهم خدماتی، برای حضور در صحنه رقابت نیازمند نوآوریهایی قابل توجه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل شخصی و سازمانی بر نگرش مشتری نسبت به نوآوری مشترک و عملکرد توسعه خدمات جدید در صنعت بانکداری است. جامعه آماری شامل بانکهای خصوصی و دولتی شهر اردبیل (بانکهای صادرات، ملی، مسکن، کشاورزی، تجارت، ملت، سپه، پاسارگاد، پارسیان، شهر، سامان و آینده) و نمونه آماری شامل مشتریان و کارکنان این بانکها است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر به دست آمد و به منظور انتخاب پاسخدهندگان نیز از روش در دسترس (مراجعه حضوری به شعب) استفاده شد. اندازهگیری متغیرها با استفاده از پرسشنامه استاندارد انجام گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها نیز از مدل معادلات ساختاری با به کارگیری نرمافزار لیزرل استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که عوامل شخصی (شامل انگیزههای مالی، اجتماعی، دانشی و داخلی) و عوامل سازمانی (شامل فرهنگ سازمانی، ارتباطات سازمانی، منابع سازمانی و ساختار سازمانی) تأثیری مثبت و معنادار بر نگرش نسبت به نوآوری مشترک دارند. نگرش نسبت به نوآوری مشترک نیز تأثیری مثبت و معنادار بر عملکرد توسعه خدمات جدید دارد. در نهایت، تجربه قبلی نوآوری مشترک رابطه بین عوامل شخصی و عوامل سازمانی با نگرش نسبت به نوآوری مشترک را تعدیل می کند.
نوآوری مشترک
عوامل شخصی
عوامل سازمانی
توسعه محصولات جدید
2021
09
23
229
249
https://www.smsjournal.ir/article_126188_dab0defba6a11cb858713d29ee987e6e.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
آسیبشناسی برنامهریزی استراتژیک در سازمانهای محلی
بهزاد
سوکی
رضا
نجف بیگی
کرم اله
دانشفرد
برنامهریزی استراتژیک در سازمانهای محلی همواره با موانعی روبهرو بوده است که بر کیفیت برنامهها اثرگذار است. شناسایی و ارائه راهکار برای آنها میتواند بر توسعه جامعه اثرگذار باشد. این پژوهش پیمایش دو هدف توصیف و تبیین را دنبال میکند. لذا پژوهش حاضر از یک طرف درصدد است تا آسیبهای برنامهریزی استراتژیک مشخص سازد، از طرف دیگر چون رابطه میان متغیرهای پژوهش بر اساس هدف پژوهش تحلیل میگردد، به تبیین ارتباط میان رویدادها میپردازد. در قسمت کیفی پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته و مطالعه متون مختلف با روش تحلیل تم 33 زیرمقوله مشخص و در چهار دسته رفتاری، ارتباطی، دانشی و نهادی دستهبندی شدند. در قسمت کمّی پژوهش برای فازیسازی دیدگاه خبرگان از اعداد فازی مثلثی(طیف 9 درجه) استفاده شده است. سپس پرسشنامه بر اساس مدل ارائه شده تهیه و در جامعه آماری 133 (نمونه 98 نفر) توزیع شد. براساس نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، با توجه به اینکه مقدار معناداری حداقل یکی از متغیرها کوچکتر از سطح خطا (05/0) بهدست آمده است، بنابراین توزیع دادهها در مجموع نرمال نبود. با توجه به فقدان حساسیت به پیشفرض نرمال بودن دادهها نرم افزار smart pls، بهترین نرمافزار معادلات ساختاری برای اجرای مدل است، مدل پژوهش با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی آزمون شد. بعد از آن برای بررسی کیفیت یا اعتبار مدل از بررسی اعتبار که شامل شاخص بررسی اعتبار اشتراک و شاخص بررسی اعتبار افزونگی است، استفاده شده است. شاخصهای برازش مدل پژوهش مثبت و بزرگتر از صفر و میتوان گفت مدل از کیفیت و اعتبار قابلقبولی برخورداراست. مقدار شاخص GOF، ۰/۶۱۱ است که شاخصی قوی و نشان از کیفیت بالای کلی مدل دارد. بعد از آن چهار فرضیه تأثیر معنادار آسیبهای چهارگانه دانشی، رفتاری، ارتباطی و نهادی با برنامهریزی استراتژیک با احتمال ۰/۹۵ رد نشد. در نهایت تحلیل شکاف وضع موجود و مطلوب با توزیع پرسشنامهای دیگر در جامعه مورد نظر صورت گرفت،که باتوجه به نتایج بین وضع موجود و مطلوب عوامل چهارگانه شکاف معناداری وجود داشت.
برنامهریزی استراتژیک
سازمانهای محلی
عواملدانشی
عوامل رفتاری
عوامل ارتباطی
عوامل نهادی
2021
09
23
251
275
https://www.smsjournal.ir/article_112952_d2486d5573948cc4045f28461bd4c1c8.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
مدل کنترل راهبردی گمرک جمهوری اسلامی ایران
سجاد
اعتمادیان
محمد مهدی
پرهیزگار
در بسیاری از سازمانها و شرکتها برنامهریزی راهبردی را بدون در نظر گرفتن کنترل راهبردی طراحی کردهاند. در واقع مدیریت راهبردی دارای سه ضلع تدوین، اجرا و کنترل است که عمدتا ضلع کنترل راهبردی مورد غفلت واقع میشود این درحالی است که برنامهریزی راهبردی برای شرایط متلاطم و پویای محیطی بسیار مناسب است و مهمتر این که کنترل راهبردی نیز در این محیطها دارای اهمیت بالایی است. این پژوهش تلاش دارد تا ضمن نشان دادن اهمیت کنترل برنامهریزی راهبردی بتواند مدلی برای کنترل راهبرد ارائه دهد. پژوهش از نظر هدف از نوع توسعهای- کاربردی و به لحاظ روش توصیفی با رویکرد تحقیقات آمیخته است. گمرک ایران دارای دو ضلع تدوین و اجرای برنامهریزی راهبردی اما فاقد کنترل راهبرد است و پس از بررسی و مطالعات در حوزه مدلهای کنترل راهبردی و مصاحبه و ارائه چهار دور پرسشنامه با پایایی 80% به روش دلفی در سال 98 تعداد 17 متغیر با اهمیت برای مدل کنترل راهبردی گمرک شناسایی و مدل کنترل راهبردی بر اساس آن تدوین شد که این 17 متغیر عبارتند از «شرایط زمینهای شامل: کنترلهای تشخیصی، تعاملی،محتوایی و فرایندی، شرایط مداخلهای شامل: کنترل مشوقها، کنترل فرهنگی و کنترل غیر رسمی، شرایط محیطی شامل: کنترل بنیادی هدفگرا، کنترل بنیادی انسانگرا، کنترل تدریجی، کنترل تدریجی فرایندگرا، و کنترل محیطی درون سازمانی شامل: کنترل قبل از عمل، حین عمل، بازخور، نظارت محیطی، تغییر ناگهانی و بنچ مارکینگ( بهینهگزینی) و عملکرد». سپس برای اطمینان بیشتر از مدل به دست آمده، مدل در قالب نرم افزار PLS و با پرسشنامه کمی با پایایی بالای 80% که میان 290 نفر از پرسنل گمرکات اجرایی و ستادی در سطح استان تهران توزیع شد آزمون شد و نتایج حاصله ضمن تائید متغیرهای 17 گانه، مدل بر اساس متغیرهای 17 گانه را به جهت کمی نیز تائید کرد.
"مدل کنترل استراتژی"
"تدوین استراتژی"
"اجرای استراتژی"
"مدیریت استراتژیک"
"گمرک"
2021
09
23
276
299
https://www.smsjournal.ir/article_118143_9bbe0288977745c5ef41f451f6479e53.pdf
فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
2228-6853
2228-6853
1400
12
47
سناریوهای راهبردی باشگاه فرهنگی ورزشی
رسول
نظری
زهرا
سهرابی
ممهرداد
محرم زاده
امروزه ورزش رقابتی در باشگاههای حرفهای شکل نهادی فرآیند ارتقابخشی سرمایه اجتماعی جامعه باشد. مطالعه حاضر با هدف کشف آینده پیشروی باشگاه سپاهان و تدوین سناریوهای آن برای 20 سال آینده و ارائه راهبرد انجام گردیده است. در پژوهش حاضر روش آیندهنگاری با رویکرد سناریونویسی بر اساس روش منطق شهودی به کار گرفته شد. برای طراحی سناریوها از روش تحلیل روندها و عدم قطعیتها استفاده گردید. ابتدا، محدودهٔ پروژه مشخص، سپس عوامل اصلی توسعه و نقاط کور با بازخورد 360 درجه شناسایی گردید. دو عدم قطعیت کلیدی بهعنوان پایه طراحی سناریوها تدوین شد. در گام بعد تعریف تفصیلی و کامل چهار سناریو ممکن صورت پذیرفت. سپس یک راهبردهای کلی بر اساس سناریوها ارائه گردید و گام آخر شامل پایش و کنترل راهبردها انجام شد. مشارکتکنندگان پژوهش حاضر شامل 20 نفر از ذینفعان داخلی و خارجی باشگاه سپاهان بودند که بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری دادهها با مصاحبه و پرسشنامه باز صورت گرفت. بر اساس یافتهها، تحلیل 26 عامل اصلی بهدستآمده درنهایت منجر به تولید دو عدم قطعیت کلیدی «تخصیص منابع مالی پایدار» و «تأکید بر مسئولیت اجتماعی پایدار باشگاه در جامعه» شد. بهطورکلی در ساخت آینده مطلوب باشگاه سپاهان راهبردهایی با مؤلفههای تخصیص منابع مالی، مدیریت یکپارچه، جایگاه اجتماعی، تخصصگرایی، برجستهسازی و الگوسازی و پرداختن رسانهها برای ساخت آینده باشگاه در نظر گرفته شود.
آینده نگاری
باشگاه
سناریو
راهبردی
ورزش حرفه ای
2021
09
23
301
319
https://www.smsjournal.ir/article_132388_5dd322c10f262811fec82394a84e0d1b.pdf