unavailable
unavailable
همکاریهای رقابتی در پاسخ به چالشهایی که در ورود به بازارهای پرتلاطم امروز پیشروی سازمانها قرار دارد، مطرح شده است. این نوع همکاریها ریسکهای فراوانی را به همراه داشته لذا نیازمند آن است که از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرند. هدف این پژوهش نیز شناسایی محرکها و عواملی است که موجب میشوند تا رقبای سرسخت برای ورود به بازار به همکاری با یکدیگر بپردازند. به این منظور نیز صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از استراتژی نظریه داده بنیاد چندگانه به تحلیل دادههای حاصل از مرور نظاممند پیشینه تحقیق در بازه زمانی 15 سال اخیر و نیز مصاحبه با 16 نفر از خبرگان این صنعت پرداخته شده است، که به صورت غیراحتمالی و هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی مورد انتخاب واقع شدند. نهایتاً مدل توسعه یافته که در آن محرکهای همکاری رقابتی برای ورود به بازار فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران است در چهار گروه «منافع ادراکی حاصل از همکاری رقابتی»، «محرکهای کلان»، «مشخصههای صنعت» و «شایستگیهای سازمانی» مفهومپردازی شدهاند.
امروزه اهمیت صنعت بانکداری الکترونیکی رو به رشد است و بیشتر بانکها در محیط رقابتی و پویای نظام بانکداری فعالیت میکنند. در چنین شرایطی بانکها برنامههای گوناگون و گستردهای را برای تضمین بقا، بهرهوری و رشد خود در پیش میگیرند. در این تحقیق سعی بر ارائه شاخصهایی برای اندازهگیری کیفیت خدمات الکترونیکی و سپس تعیین اولویت شاخصها برای بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان بوده است تا از این راه بانکها بتوانند به اهداف افزایش رضایت مشتریان و سپس سودآوری نائل شود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و روش انجام پژوهش توصیفی-پیمایشی است و از شاخه پژوهشهای میدانی با فرضیات تحقیق است. جامعه آماری آن نیز خبرگان بانکی جهت تدوین شاخصها و مشتریان جهت ارزیابی است. در ادامه در این پژوهش از 384 مشتری نیز در حوزه بررسی کیفیت خدمات موجود و مطلوب سؤال گردید، که در این راستا ماتریس تجزیه و تحلیل اهمیت-عملکرد نیز تدوین گردید. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه که پایایی آن با استفاده از الفای کرونباخ و روایی با استفاده نظر خبرگان سنجیده شده استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با روش معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار 2 Smart PlS انجام گرفت. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنادار عوامل شناسایی شده توسط خبرگان توسط تحلیل عاملی اکتشافی است. که در نهایت با توجه به تجزیه و تحلیل اهمیت عملکرد عامل امنیتی در اولویت اقدام برای بهبود قرار گرفت.
مهمترین هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر پیادهسازی استراتژی و تأثیر آن بر عملکرد کسبوکارهای الکترونیکی درقالب مدل مفهومی و آزمون آن است. این پژوهش با ارائه ی مدل مفهومی سعی در آزمون نقش میانجی پیادهسازی استراتژی بین متغیرهای فرایند عملیاتی، محتوا و زمینه استراتژی با عملکرد سازمانی دارد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها از نوع همبستگی بهطور مشخص مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کسبوکار الکترونیکی فناوری اطلاعات، فناوری ارتباطات و جامعه اطلاعاتی است و ابزار اندازهگیری پرسشنامهای استاندارد با 33 سؤال بوده که 46 شرکت به آن پاسخ داده و برای بررسی روایی آن از روایی همگرا و واگرا و برای پایایی آن از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارSmartPLS3 انجام شده است. نتایج نشان میدهد پیادهسازی استراتژی بر عملکرد سازمان اثرگذار و نقش میانجیگری میان محتوا، فرآیند عملیاتی استراتژی و عملکرد سازمانی دارد. اما اثر عوامل زمینهای استراتژی بر پیادهسازی آن تأیید نشد.
هدف این پژوهش فراروش تحقیقات حوزه استراتژی در دانشگاههای سطح یک تهران در چارچوب پایاننامههای مقطع کارشناسی ارشد و رسالههای مقطع دکتری است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و ابزار گردآوری دادهها، مطالعه کتابخانهای و بررسی اسناد و مدارک است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه پایاننامههای مقطع کارشناسی ارشد و رسالههای مقطع دکتری حوزه استراتژی در چهار دانشگاه تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبائی است که بین سالهای 1370 تا 1395 انجام گرفته و در کتابخانه دانشکده مربوطه وجود داشته است. روش نمونهگیری به صورت تمامشماری بوده و پس از حذف نمونههای غیرمرتبط، حجم نمونه نهایی مورد بررسی 188 عدد است. شاخصهای تحلیل در قالب 11 پارامتر سهم موضوعی، مقطع تحصیلی دانشجویان، تعداد افراد مشارکتکننده، مشارکت نهادهای علمی، مشارکت گروههای علمی-تخصصی، جنسیت پژوهشگر، روشها و تکنیکهای مورد استفاده، بررسی اعتبار روش تحقیق، روشهای تجزیهوتحلیل آماری، منابع و مآخذ و وضعیت ظاهری پایاننامه بررسی شد. به اختصار باید گفت با توجه به نتایج، تقویت آموزش دروس روش تحقیق و همچنین مدیریت استراتژیک برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد ضروری است. ضمن اینکه لازم است توجه به روشهای موردی و تطبیقی، روش تحقیق کیفی و آمیخته، استفاده از ابزارهای ترکیبی (پرسشنامه-مصاحبه-اسناد)، توجه بیشتر به پایاننامههای با سطح تحلیل فردی و یا ملی و نمونهگیریهای غیراحتمالی و همچنین دقت بیشتر در روایی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
ابتکار استراتژیک قابلیتی پویا است که نقش مهمی در بهبود عملکرد سازمانی ایفا میکند. پژوهش حاضر به واکاوی نقش این ابتکار و تابآوری در بهبود عملکرد سازمانی با تعدیلگری خودکارآمدی میپردازد. پژوهش، از نوع توصیفی- پیمایشیِ همبستگی با دو سوال و سه فرصیه اصلی است. جامعه آماری، کلیه مدیران سطوح عالی سازمانهای دولتی شهر سمنان، و روش نمونهگیری، تصادفی طبقهبندی شده است. جمعآوری دادهها مطابق پرسشنامه چندگزینهای است. برای بررسی و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار Smart-Pls بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان داد که ابتکار استراتژیک و تابآوری سازمانی، بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این، مطابق نتایج فرضیههای فرعی، تابآوری انطباقی تأثیر معناداری بر عملکرد سازمانی دارد، ولی تابآوری برنامهریزی شده تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد سازمانی ندارد. لذا برای حفظ و ارتقا عملکرد سازمانی؛ رهبری قوی، استفاده از دانش به روشهای جدید، توانایی کارمندان برای ایفای نقشهای متعدد و همچنین سازمان با داشتن منابع کافی برای جذب تغییرات غیرمنتظره مورد تأکید قرار گرفتند. از سوی دیگر، فعالیتهای برنامهریزی قبل از فاجعه بر تابآوری انطباقی تأثیرگذارند اما به خودی خود برای تأثیر مثبت بر عملکرد کافی نیستند. نتایج همچنین نقش تعدیلگری خودکارآمدی را بر رابطه معنادار ابتکار استراتژیک با عملکرد سازمانی تأیید میکند.
نظام تعلیم و تربیت یکی از نهادهای اصلی جامعه است که به تأمین نیروی انسانی مؤثر می پردازد. اولین گام برای اجرای برنامههای آموزشی، داشتن فضای مناسب و کافی است. هماکنون کمبود قابل توجهی در منابع آموزشی کشور وجود دارد. با توجه به هدف افزایش پوشش تحصیلی در اسناد چشمانداز کشور، لازم است برای تأمین منابع آموزشی برنامهریزی نمود. در این پژوهش جمعیت کل دانش آموزان کشور در مقطع ابتدایی و متوسطه اول با استفاده از شبیهسازی پویای سیستمی تا سال 1420 پیشبینی شده و سپس سیاستهای مختلف مرتبط با بودجهی تخصیصیافته به سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج گویای آن است که چنانچه رفتار باروری مطابق حال حاضر پیش برود، جمعیت دانش آموزان در سال های پیش رو افزایش خواهد یافت و پس از گذراندن بیشینه خود در دهه 1400، سیر نزولی خواهد داشت. چنانچه بودجه اختصاص یافته به ساخت مدارس، رقمی مطابق با مقدار اعلام شده برای سال 1398 داشته باشد، با کاهش جدی در سرانه مساحت فضای آموزشی مواجه خواهیم شد. در سناریوی بودجه دو برابر این مقدار، این کاهش کمتر از یک مترمربع و در سناریوی بودجه 3 برابر، پس از 5 سال، سرانه آموزشی مدارس کشور بهبود خواهد یافت.
با توجه به شیفتگی پسانوگرایی، سکوت و تنهایی، گردشگری بیابان ارزش معنوی و جدیدی از گشت وگذار در مناطق ساکت و بایر ایجاد کرده که این امر باعث رشد پیوسته آن در مناطق مختلف جهان شده است. از طرفی توسعه اکوتوریسم علاوه بر ایجاد درآمد برای افراد محلی و بهطورکلی افزایش GDP، میتواند در حفاظت از اکوسیستم بیابانها تأثیر بهسزایی داشته باشد. از اینرو پژوهش حاضر به تدوین راهبردهای توسعه اکوتوریسم بیابان در دشت لوت پرداخت. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر روش بررسی، جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را 30 نفر از کارشناسان مرتبط با صنعت گردشگری استان کرمان و همچنین افراد آشنا به دشت لوت تشکیل دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها و در نتیجه ارائه راهبردهای مناسب از روش تحلیلی SWOT و ماتریس کمّی QSPM استفاده شد. پژوهش در پنج فاز انجام گردید. نتایج حاصل از اجرای چهار فاز نخست نشان داد که منطقه تهاجمی بهمنزله موقعیت راهبردی برتر در توسعه اکوتوریسم دشت لوت است. در فاز پنجم از طریق ماتریس کمّی QSPM راهبردهای منطقه تهاجمی به ترتیب جذابیت الویتبندی شد و راهبرد اول این منطقه بهمثابه جذابترین راهبرد تعیین گردید.
مهمترین هدف این پژوهش طراحی الگوی حکمرانی خوب در سازمانهای چند سطحی بر اساس مدل سه شاخگی است. پژوهش با چهار سوال پژوهشی از نوع ترکیبی است که در بخش کیفی شناسایی عوامل حکمرانی خوب از طریق بررسی مبانی نظری و پیشینه و انجام تحلیل مضمون با مشارکت 15 متخصص بهمنزله اعضای پانل است و در بخش کمّی از طریق تشکیل ماتریس خود تعاملی ساختاری به دنبال مدلسازی ساختاری و تفسیری است که در این بخش تعداد 15 نفر از مدیران ارشد بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری شهر خرمآباد مشارکت نمودند. نتایج پژوهش نشان میدهد که اساسیترین عوامل مرتبط با تبیین حکمرانی خوب، تدوین خط مشی، شفافیت قوانین، ساختار مدیریت نامتمرکز، ظرفیتسازی کنترل، حذف مقررات زائد، سنجش کیفیت خدمات، تغییرات بازار، سنجش کیفیت CRM، ارزش محوری، فرهنگسازی، جو سازمانی، برابرسازی فرصتها، سیستم جبران خدمت، تسهیل HRMS، درونیسازی، تعهد سازمانی است.
تغییرات دما بر میزان بهرهوری کارکنان و دستگاههای تولیدی شرکتها و به تبع آن سود عملیاتی شرکتها اثرگذار است. بر اساس مدل گردون، ارزش شرکت حاصل تنزیل سودهای تقسیمی آن شرکت بهصورت مادامالعمر است. از آنجا که دمای هوا در طول زمان در حال تغییر است، اگر سرمایهگذاران برای تحمل ریسک تغییرات دما صرفریسک در نظر بگیرند، ارزش شرکتها در طول زمان تغییر خواهد یافت. در پژوهش حاضر رابطه تغییرات دما (از طریق صرف ریسک دما) و ارزش شرکتها در طول زمان بررسی میشود. در این پژوهش از روشی متفاوت به نام «پرتفوی ردیاب» صرفریسک تغییرات دما استخراج شده و سپس با مدل دو عاملی بازده مورد انتظار سرمایهگذاران در مقاطع مختلف زمانی برآورد میشود. در نهایت با استفاده از مدل گردون، ارزش شرکتها در طول زمان محاسبه میگردد. برای این منظور، نمونهای متشکل از حدود 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385 تا 1396 بررسی شده است. برای بررسی فرضیات پژوهش از روش سری زمانی استفاده میشود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که صرف ریسک دما در بورس اوراق بهادار تهران قیمتگذاری شده و افزایش گرمای جهانی در طول زمان باعث کاهش ارزش شرکتها شده است، لذا سرمایهگذاران باید در تحلیلهای بنیادی و راهبردهای سرمایهگذاری خود نقش تغییرات دما را عاملی فزآینده در بازده مورد انتظار در نظر گرفته تا به نتایج مطلوبتری رسیده و در عین حال به کارایی بازار سرمایه نیز کمک کنند.